×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

baro bache haye iran zamin

× mano to
×

آدرس وبلاگ من

parse.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/peyman_s67

داستان زيبا در مورد عشق

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید. به آنها گفت: � من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.� آنها پرسیدند:� آیا شوهرتان خانه است؟� زن گفت: � نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.� آنها گفتند: � پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.� عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد. شوهرش به او گفت: � برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.� زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: � ما با هم داخل خانه نمی شویم.� زن با تعجب پرسید: � چرا!؟� یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:� نام او ثروت است.� و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:� نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.� زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:� چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! � ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:� چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟� فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:� بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.� مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:� کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.� عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:� شما دیگر چرا می آیید؟� پیرمردها با هم گفتند:� اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست! � آری� با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید
دوشنبه 23 آبان 1390 - 10:50:32 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

7506 بازدید

4 بازدید امروز

2 بازدید دیروز

8 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements